چی صداش کنیم که حق مطلب ادا بشه؟
مرد جادویی ژاپنی؟
مرد جادویی ژاپنی که تخیل بی و حد مرزی داره؟
مرد جادویی ژاپنی که تخیل بی حد و مرزی داره و از همون بار اولی که صحرا کلماتش رو خوند یه دل نه صد دل عاشق سبک نوشتنش شد؟
اگه بخوام از هاروکی بنویسم میتونم کیلومترها، همه صفات خوبی که یه نویسنده میتونه داشته باشه و باهاش خواننده هاش رو به وجد بیاره جمله سطر بالا رو ادامه بدم.
هاروکی مثل همه چیزهای کوچیکی که توی ژاپن وجود دارن، منو جادو میکنه.
و قدرت جادوش به قدری زیاده که وقتی داستان هاش رو میخونم دیگه توی این دنیا نیستم. منم همراه با شخصیت ها، توی طول داستان قدم میزنم، عاشق میشم، اسپاگتی می پزم و از افسردگی رنج میبرم.
عنوانی که برای پست مطرح کردم در واقع اسم یکی از مجموعه داستان های هاروکی موراکامیه که به عنوان گل سرسبدشون انتخاب شده و نشسته روی جلد کتاب.
کتاب پیش رو، هفدهمین چاپش رو از انتشارات ثالث پشت سر گذاشته و 131 صفحه داره که بخاطر شیرین بودن قلم نویسنده میشه توی یک ساعت یا حتی کمتر خوند و تمومش کرد.
مترجم - محمود مرادی - این کتاب به شدت رسا و روون ترجمه کرده این کتاب رو که باعث کل زمانی که به خوندنش اختصاص دادم یه لبخند بزرگ ضمیمه لبهام باشه.
هفت تا داستان، هفت بار زندگی خارق العاده، هفت بار غرق شدن توی دنیایی که وجود خارجی نداره.
دنیای اول: بید نابینا، زن خفته
دنیای دوم: سال اسپاگتی
دنیای سوم: میمون شیناگاوا
دنیای چهارم: قلوه سنگی که هر روز جابجا میشود
دنیای پنجم: دیدن دختر صد در صد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل
دنیای ششم: اسفرود1 بی دم
دنیای هفتم: مرد یخی
اگه بخوام ژاپن رو با یه نویسنده به یاد بیارم قطعا اون شخص، هاروکی موراکامی نازنینمه.
دلم میخواد همه تون این هفت بار رو با شخصیت های قشنگ موراکامی زندگی کنین.
1:یه نوع پرنده
درباره این سایت