مدت زیادی نیست که درام کره ای نگاه میکنم و تقریبا توی شناخت این سبک خیلی کم تجربه ام. اما چند وقت پیش بر حسب اتفاق یکی از مومنت های کاپل سریال رو توی اینستاگرام دیدم و راستش ترغیب شدم برای دیدنش.
نظراتی رو دیدم که میگفتن این سریال هم شبیه درام های دیگه است و تکراریه و یا حتی بخاطر نقش مقابل لی جانگ سوک که یه خانوم سن بالاتر بود دوست نداشتن که سریال رو ببین.
با دانلود کردن قسمت اول و دیدن فضای سریال باید بگم که واقعا عاشقش شدم. داستان حول محور نویسندگی فصنعت نشر و تلاش های فراوون کانگ دان یی میگشت. داستان پیچیده ای نداره. یه کمدی رمانتیک قشنگه به نظرم و توی فضای آرومی که داره بهم خیلی چیزها یاد داده.
هردو بازیگر اصلی سریال نقششون رو عالی ایفا کردن و همینظور اعضای انتشارات گیورو انگار که یه خانواده ن. علاوه بر نشون دادن رابطه زوج اصلی قصه، به داستان بقیه شخصیت هام پرداخته میشه و این خیلی جذابه. نونای سریال، حرفهای قشنگ و آموزنده ای برای بیننده های سریال داره و اونهوی دوست داشتنیش، بهت یاد میده که چطور برای کسی که عاشقش هستی باید از ته قلبت عشق رو بهش پیشکش کنی.
از اینجا به بعد ممکنه حاوی اسپوبل باشه حرفهام، پس با احتیاط بخونین یا اگه دوست ندارین زودی ازش بگذرین ^^
مکملِ عاشقانه، داستان زندگی ماهاست.
دنیایی که توش خیلی اتفاق های عجیب و غریب نمی افته و تقریبا هر چیز مهمی که توی این دنیا وجود داره، از عشق و محبت سرچشمه گرفته شده. داستان با نشون دادن خاطرات دان یی شروع میشه، جایی که با لباس سفید عروسی زیر یه طاق گل ایستاده و وقتی چا اونهو دوست صمیمی تمام دوران زندگیش زمزمه میکنه که " خوشگل شدی "، دان یی نمی شنوه. و بازی روزگار اونقدر ماهرانه برای دان یی ایفای نقش میکنه که فقط به مدت چند سال کوتاه، از ازدواج نافرجامش با یه دختر بچه که دلش میخواد بهترین ها رو براش مهیا کنه، بیرون میاد.
میتونم قطع به یقیین اذعان کنم نویسنده سریال، واقعا هوشمندانه، شخصیت ها رو خلق کرده. طوری که موقع تماشا کردن سریال همش به خودم می گفتم که عه، چقدر فلان شخصیت جای درستی توی داستان قرار داره. و چقدر خوب تر که هر شخصیتی برای خودش داستان جداگانه ای رو داره که میتونه در کنار نقش اصلی و قهرمان قصه، قابل بازگو کردن باشه.
جدا از قصه دان یی و اونهو، که بعد از سالها دوری، بنا به شرایط پیش اومده برای دان یی دوباره باهم مواجه میشن، باید بگم که سختی های پروسه تولید یه کتاب، توی شرکت انتشاراتی که طی سالها تلاش مدیر و کارمندهاش از صفر شروع به کار کارده و حالا دارای اسم و رسم شده، به خوبی نشون داده میشه. نکته ی مثبت دیگه در مورد مکمل عاشقانه اینه که شخصیت ها فدای محوریت داستان که حول کتاب میچرخه نشدن و یا حتی بالعکس. در واقع، نویسنده به خوبی از هر کدوم از عناصر کتاب و عشق وام گرفته و به صورت مکمل ازشون برای هم تکیه گاه محکمی ساخته. و تصویر این دو عنصر انقدر در کنار هم شیرین و دلچسب جلوه میکنه، که ببینده ناخودآگاه آرامش و رضایت درونی عمیقی رو توی قلبش احساس میکنه.
خلاصه اینکه، دیدن این سریال رو به همه اونایی که کرم کتابن، عاشق ادبیات و عاشق دیدن یه رابطه کیوت ولی پر از نکته های آموزنده هستن پیشنهاد میکنم.
حالا هم بریم که چندتا عکس از فضای سریال باهم ببینیم.
درباره این سایت